شجاع باشیم
مثلن فکر کن تو با تهِ تهِ احساست یه چیزی رو نوشتی،بعد می آن زیرش می گن:"سخت نگیر!" :|
یا مثلاً تو همینطوری از سر خوشی یه چیزی رو گذاشتی،بعد میان زیرش حدود سه پاراگراف تحلیل می کننش واست!
اوووف!نمی دونین اصن آدم چه قدر نا امید می شه!
راستش اینکه بقیه سعی کنن بشناسنت هم بیشترِ وقتا نا امید کنندس،حتی بیشتر از قبلی!مثلن فکر کن هر روز صبح و ظهر و شب بخوان ازت خبر داشته باشن و بدونن کجایی و چیکار می کنی و حتی به چی فکر می کنی!دیگه بدتر از این نمی شه،یه زندونِ واقعیه!
اینکه یهو یکی بهت حرفی رو بزنه که منتظرش بودی خوشحال کنندس،انقدر خوشحال کننده که می تونی یک هفته واسش خوشحالی کنی و به هیچی و هیچ کس کاری نداشته باشی.
اینکه یکی که دوست داری و انتظار نداری بهت زنگ بزنه و بخواد ازت خبر بگیره می تونه ذوق مرگت کنه،مخصوصاً اگه صبح و ظهر و شب زنگ بزنه.
دلسرد شدن و به وجد اومدن
ناشناس بودن و شناخته شدن
نا امیدی و خوشحالی(هرچند اینا متضاد لغوی نیستن)
رها بودن و دلبستگی
بودن و نبودن
می دونید چیه؟خیلی تکراریه ولی دوباره و ده باره و صدباره لازمه که اینارو یادِ خودمون بیاریم،که اینا،همه ی اینا باهمن که زندیگمون رو می سازن،که مارو می سازن.
و فرق آدم ها،می دونید تو چیه؟
تو شجاعتشون!
شجاعت واسه زندگی کردن
واسه اینکه حرفشونُ بزنن،حتی اگه بعدش قراره نظرات نا امید کننده بشنون،چون اونوقتی که یهو یکی اون چیزی رو می گه که واقعاً می خواستی بشنوی ارزشش رو داره،ارزش همه ی نا امیدی ها رو!
که اجازه بدن بقیه بشناسنشون،حتی اگه قراره با فکراشون حسِ زندونی رو بهت بدن و هی دلسردت کنن،چون وقتی یکی که دوست داری و انتظار نداری بهت زنگ بزنه ارزشش رو داره،ارزش همه ی دلسردی ها رو!
بیاین شجاع باشیم،بیاین زندگی کنیم.
راستی این ویدیو رو هم حتماً ببینین،خیلی خوبه
http://www.youtube.com/watch?v=iCvmsMzlF7o