من وااااااقعاً دلم شیرینی خامه ای می خواد
نه از این دم دستی های هرروزه،نه از این دورای کار را بنداز،نه از این "اینم هس تو امتحان؟" آ،نه از اون :"سر رات یه دوتا نونم بگیر" آ
مکالکمه ی تلفنی تبریک تولد
نه به آدم نزدیکی که بعدازظهرش بغلش میکنی و فقط از شب قبلش میخوای بگی یادم هست،نه یه دوری که میخوای رفع تکلیف کنی
مکالمه تلفنی با آدم نزدیک ترینی که دوره(مسافتی)
بعد حالا تنها نیستی،دو تا دوست دیگم هستن،حرف میزنین و میخندین،انقد همهمه میشه حتی گاهی صدای همُ نمی شنوین
بعد حالا یهو ساکت می شه،تو شروع می کنی به حرف زدن:
من الان وااااقعاً دلم (مکث) شیرینی خامه ای می خواد.
بعد پقی همه میزنن زیر خنده:)))،همه میگن فکر میکردن الان میخوای بگی من واااقعاً دلم تنگ شده،دوست دارم یا همچین چیزی،ولی تو گفتی من واقعاً دلم شیرینی خامه ای می خواد
نمدونم چی میشه که یجاهایی آدم به جای هر حرفی که نمیزنه،به جای هرچی دل تنگیه،به جای همه چی،فقط می گه من واقعاً دلم شیرینی خامه ای می خواد،ولی میشه،و وقتی همه با خودت دارین میخندین همینجوری که بفض کردی و به همه ی حرفایی که نمی شه گفت فکر میکنی میگی:"راس می گم خب،واقعاً دلم شیرینی خامه ای می خواد."
پ.ن.تولدت مبارک ترین ای بهترینِ دنیا:):***