زندگی اون قدری هم که فکر میکنیم تراژیک نیست. مثلن آدم فکر میکنه همین که شب عید به جای اینکه پیش خانوادش باشه کیلومترها اونورتر مشغول رنگ کردن موهاش باشه یا عصر که دلش گرفت به جای پل طبیعت رفتن با دوستاش مشغول آزمایش باشه یا هزارتا ازین به جاهای دیگه میتونه بکشتش. شاید هم بتونه، ولی واقعیت اینه که نمی کشه! واقعیت اینه که یه روز آخر اپریلی میشه که نشستی تو لب خیلی راحت و از پنجره بازی آندرگردهارو نگاه می کنی و خوشحالی. نه اینکه ادای خوشحالی درآری یا هرچی، خیلی ساده و راحت خوشحالی. واقعیت زندگی اونقدر ترسناک و تراژیک که آدم فکر میکنه نیست و کاش همیشه همینقدر واقعی بمونه زندگی:)